شبم از بی‌ستارگی، شب گور در دلم پرتو ستاره‌ی دور آذرخشم گهی نشانه گرفت گه تگرگم به تازیانه گرفت بر سرم آشیانه بست کلاغ آسمان تیره گشت چون پر زاغ مرغ شب‌خوان که با دلم می‌خواند رفت و این آشیانه خالی ماند آهوان گم شدند در شب دشت آه از آن رفتگان بی‌برگشت… یادش گرامی باد. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

^.^تیمارستان مجازی^.^ پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان راز زیبایی asheghetabiat محوطه سازی سعادت میرقدیم ها _ دانش پیما